آدرینا آدرینا ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره

دختر زیباروی خورشید

کلمات آدرینا جون

تقریبا از 12 ماهگی داری سعی میکنی حرف بزنی یا حرفهایی که ما میگیم شما هم تکرار کنی مثل باز کن که شما میگی با زشته ریخت بابا جیز به به اب و بقیه کلمات با اشارست مثل بیا که با دست میگی نه رو با حرکت سر میگی       ...
17 شهريور 1393

روزت مبارک

    دردونه مامان روزت مبارک                                                    دختر که داشته باشی، با خود تصور می کنی پیچ و تاب شانه را در نرمی موهای طلایی اش -وقتی کمی بلند تر شوند- و کیف عالم را می بری از انعکاس تصویر خرگوشی بستنشان دختر که داشته باشی، خیال می کشاندت به بعد از ظهر گرم روز تابستانی   که گوشو...
6 شهريور 1393

درد و دل مامان

سلام دختر ناز مامان چقدر زود بزرگ شدی  حالا دیگه یکسالت شده  روز تولدت یاد یک سال قبل که تازه بدنیا اومدی افتادم یاد تک تک لحظاتی که تا الان با هم داشتیم   مرسی که هستی   این روزا خیلی شیطون شدی و من غرق در شادی و از بودن با تو لذت میبرم ازت فیلم میگیرم و شب با بابایی تماشا میکنیم و میدونم بابایی هم حس منو داره دخترم خیلی دوست دارم عزيزم، دخترم! صحرا هياهو است، چمن زير پر و بال پرستوست، تبسم بر رخ مردم كند گل، تماشا كن تبسم هاي او را، تبسم كن كه خود را گم كند گل...   عزيزم، دخترم! دست طبيعت، اگر از ابرها گوهر ببارد، وگر از هر گلش جوشد بهاري، بهاري از تو زي...
4 شهريور 1393

تولدت مبارک

  دخترم، عزيزم، فرشته كوچك من ... به تو كه مي نگرم، همه زيبايي دنيا را، هر آنچه وصف شدني و هر آنچه توصيف ناپذير است را، يكجا مي بينم... در يكايك لحظه هاي بودنم، برايت سلامتي، شادماني، موفقيت و سربلندي آرزو ميكنم. دوستت مي دارم بيش از آنكه در حجم انديشه ها بگنجد، از خدا ميخواهم ياري ام كند در اين امر خطير، تا به تو بهترين ها را بياموزم و تو را هم آن سان كه شايسته بهترينها هستي پرورش دهم... پروردگارا، مهربانا! زيباترين و برترين هديه عمرم را تو به من دادي، آنرا بر من ببخش و همراهم باش تا رساندن فرشته من بر اوج قله هاي موفقيت و نشاندن شاهين بخت و اقبال بر شانه هاي ظريف و كوچكش.... دخترم، تولدت مبارك.   دخترم ...
30 مرداد 1393

به تنهایی بلند شدن

20 مرداد 92  ساعت 4 بعدظهر دستای نازت گذاشتی رو زمین و خودت به تنهایی بلند شدی الهی من فدات بشم که اینقدر مستقل شدی بعد از اون روز چند بار هم اینکار کردی ...
20 مرداد 1393

سیاحت نامه ادرینا گلی

اولین سفر دخترم روز 13 مرداد 93  شروع شد و قرار بود 3 شب و 4 روز در ترکیه شهر زیبای استانبول باشیم من کمی نگران بودم  اخه هیچ تجربه سفر با هم نداشتیم و اینکه فقط من و شما و بابایی بودیم روزهای تو نت سرچ میکردم و از دوستان و کسانی که تجربه داشتن اطلاعات میگرفتم تا سفر خوبی بتونیم داشته باشیم اولین چیزی که میگفتن ببرم کالسکه بود که من یه کالسکه عصایی سفری سبک براتون خریم بعد داروهای و لباسهای بیشتر و کلی چیزهای دیگه ... که یه چمدون فقط برای شما وروجک شد صبح  قرار بود ساعت 4 راه بیافتیم و من مونده بودم چه جوری بیدارت کنم و لباسهاتو عوض کنم که ماشالا به همکاریت و خودت ساعت 4 بیدار شدی و خیلی هم سرحال بودی ...
20 مرداد 1393

رویش اولین دندون

سلام سلام صدتا سلام من اومدم با دندونام ميخوام نشونتون بدم صاحب مرواريد منم يواش يواش و بي صدا شدم جزء كباب خورا         7مرداد 92 ساعت 13 موقع خوردن ناهار   خاله پریا متوجه شد که شما دندون داری در میاری  وقتی داشتم بهت اب میدادم که صدای خوردن دندونات به لیئان در میومد و ما چقدر خوشحال شدیم مبارک باشه دخترم رویش اولین دندونای نازت   ادرینا داره یه دندون           قند میخوره از قندون فرشته مهربون                اورده براش یه دندون اش بخورید نوش ج...
7 مرداد 1393

یازده ماهگی

یازدماهگیت مبارک   اول تیر ساعت 9 صبح دختر عموی شما هستی خانوم بدنیا اومد قدمش برای همه مبارک و شما صاحب یک دختر عموی ناز شدی مبارک باشه امیدوارم  دوستان خوبی برای هم باشید اینم عکس هستی خانوم     چقدر این روزاشیطون شدی  اصلا اروم و قرار نداری  31تیر بردم اتلیه اما شما کلی شیطونی کردی و من خسته شدم و اخرم عکسهات  اونجوری که دوست داشتم  نشد    دختر زیبا رویی من در تاریخ 31 تیر  ساعت  10 شب به تنهایی از تخت مامان و بابایی اومد پایین 1مرداد هم از مبلمان سالن پذیرای اومد پایین روشی که بابا یادت داد خوب داری اجرا یکنی دخترکم اول برمیگردی بعدش پا...
31 تير 1393

شیطون های دخترم تو ماه ده

سلام به آدرینا خانوم شیطون امروز 11 تیر بود شیطون شدی روی میز میری و فقط اونجا دوست داری بازی کنی  دیروز توی میز تلویزیون رفته بودی و داشتی اونجا بازی میکردی توپت افتاده بود اون پشت رفته بودی اون بیاری بعدش گیر کردی   راستی دیروز خود تنهایی از مبل پایین اومدی بابا روز قبلش داشت بهت یاد میداد شما هم ماشالا باهوش زود یاد گرفتی         چند روز وسایلت  رو قایم میکنه بعد دستت میگیری  جلو و به حالت نیست یا کجاست میخوای بازی کنی خیلی ناز میشی وقتی اینکارو میکنی دل همه رو بردی  وقتی هم میگم به به میخوری زبونت رو میاری جلو که یعنی میخوای هر کسی هم چیزی بخوره همین کار میکنی الهی مامان فدات اون ح...
11 تير 1393

عکس های آتلیه آدرینا جونم

سلام به دختر نازم 8 ماهگیت مبارک  بعد از کلی تحقیق یک آتلیه خوب برات پیدا کردم آتلیه ستوده در مجتمع پارسیان. برام مهم بود که یک عکاس با صبروحوصله و با کلی دکوری قشنگ داشته باشه  امروز بردم آتلیه تا چند تا عکس بگیرم کلی شیطون کردی و خاله پریا رو هم خسته کردی اونقدر برات شکلک در اورد تا تو اروم بگیری یا بخندی   ترنم هم  اچندتا عکس گرفت حتی باهم عکس انداختید الهی قربون جفتتون برم  ...
3 تير 1393