مامانی رو ببخش
سلام به دختر زیبای روی من ده ماهگیت مبارک
این روزا خیلی شیطون شدی باید مرتب حواسم بهت باشه دیروز دوم تیر 93 رفتی بالای مبل بعدش تا متوجه شدم و بیام بگیرمت با سر به عقب ام برگشتی الهی مامان دورت بگرده کلی گریه کردی و اون چشمای نارت پر از اشک شد امروز صبح سوم تیر ساعت 6 داشتی شیر میخوردی کند تخت خودم خوابیده بودی و خیلی ناز شیر میخوردی که مامان خوابش برد و بعد متوجه صدای بلند شدم بیدار شدم دیدم کنارم نیستی بعد پاهات دیدم که بالاست و خودت پایینی
بله دخترکم با سر زمین خورده بازم کلی گریه بابایی که بیدارشد رفتی بغل بابایی و دیگه بغلم نیومدی
تمام بدنم داشت می لرزید تو هم خیلی ترسیده بودی
بابایی باهات بازی کرد و شما هم یادت رفت چه بلایی سرت اومد و ساعت 7 دوباره خوابیدی
الهی مامان فدات شه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی